نتایج جستجوی عبارت «علیرضا دهقان» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید علیرضا محمدعلی پور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد عليرضا محمدعلي پور »
بسم الله الرحمن الرحیم ولاتقولوا لمن یقتل فی سبیل الله امواتاً بل احیاءٌ و لکن لایشعرون. ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل‌الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون. اگر این جنگ بیست سال هم طول بکشد ما ایستاده‌ایم. (امام خمینی) بنام خدا، خدائی که از اویم، برای اویم، هستی‌ام از اوست و باز گشتم به سوی اوست. با درود و سلام بر یگانه منجی عالم بشریت، آقا امام زمان(عج) و نائب بر حقش، امام خمینی. با درود و سلام بر ارواح طیبه...
بیاد شهیدان حبیب و محمدرضا و محمد حسین کردگاری و علیرضا اکرامپور و اسدالله عرفانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
تقدیم تو یارب حسین تقدیم تو یارب رضا تقدیم تو یارب حبیب قهرمانانم ای حی سبحانم یارب فداکردم بجان در راه تو هر سه جوان ای خالق هفت آسمان این نوجوانانم ای حی سبحانم در راه تو ای داورم بگذشتم از جان و سرم از هرچه بودی بـرتــر ایـن سرفـرازانم‌‌ ای حی سبحانم تا دین تو ماند بجا دادم براه تو رضا کردم به عهد خود وفا ای مالک جانم ای حی سبحانم دیدم شیاطین جهان بسته کمر در این زمان برانقلاب...
نحوه شهادت رادمردان شهید در این مرحله از عملیات والفجر هشت
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
با توجه به اینکه سقوط شهر فاو از نظر جهانی برای نظام سیاسی عراق بسیار سنگین تمام شده بود. فرماندهان عراقی تمام توان خود را به کار گرفتند تا بتوانند فاو را باز پس گیرند. امّا تدابیر و عملیاتهای آنها نتیجه نداده و موفق نشدند‌. لذا بسیار ناراحت بودند و در رویارویی تن به تن در صبح گاه 27/11/1364 بین آنان و نیروهای گردان کمیل، برخوردی بسیار وحشیانه با این رزمندگان مسلمان داشتند. متأسفانه بسیاری از نیروهای گروهانهای...
به یاد شهیدان صفر علی زردشت و علیرضا شکاری و علی دلداری و محمد جعفر زردشت
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
لاله‌های‌سـرخ‌ما گلگون‌ کفن رفتند‌یاران‌ تا به اوج آسمانها با شهادت شادکامان لاله‌های‌سرخ‌ما گلگون‌کفن‌ رفتند یاران تا بماند دین‌حق‌مردانه جانبازی نمودند تا به اوج قرب یزدان قدر انسانی فزودند لاله‌های‌سرخ‌ما گلگون کفن رفتند یاران چون‌به ‌سرحد ‌صفا‌و پاکی و ایمان رسیدند غیر حق را وانهاده حق یکتا برگزیدند لاله‌های‌سرخ‌ما گلگون‌کفن رفتند یاران هر‌یکی‌شیری‌دلاور هریکی‌سروی‌خرامان هریکی‌دررزم‌دشمن برق‌سوزان‌موج وطوفان لاله‌های‌سرخ‌ما گلگون‌کفن رفتند یاران دشمن‌بعثی ز‌بیم و‌خوفشان‌ترسان و لرزان تیرهای‌جانگزاشان قلب دشمن را شکافان لاله‌های‌سرخ ما گلگون کفن رفتند یاران نام هریک‌چون...
عملیات شب 27/11/1364
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
نیروهای شهرستان در قالب گردان کمیل پس از وقایع شب 21/11/1364 بازسازی شده و در شب 27/11/1364 مجددا" وارد عملیات شدند‌. هدف این عملیات تصرف و انفجار پل واقع بر روی یک کانال آب، حد فاصل خور‌عبدالله و دریاچه نمک بود‌. این پل در محور فاو - ام القصر و در جنوب شرقی کارخانه نمک قرار داشت‌. گردان کمیل به استعداد سه گروهان‌، وارد این عملیات شد‌. با توجه به شهادت شهید سرافراز، آقای اصغر ماهوتی فرماندهی گردان...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه مفقودالاثر علی اصغر عبیدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
علی‌اصغر، ۱۳۴۰/۱۰/۲۷ در خانواده‌ای مذهبی و متدین در شهرستان نی‌ریز دیده به جهان گشود. پدرش سال‌ها بر مأذنه مسجد با اذان خود مردم را به عبادت پرودرگار مهربان دعوت می‌کرد و مادرش در مجالس مذهبی با یاد خاندان نبوت اشک می‌ریخت و دل را به عشق آنان جلا می‌داد. آن‌ها فرزند نورس را «علی‌اصغر» نامیدند تا در آینده راهی برود که علی‌اصغرهای دیگر نیز به عشق سرباز کوچک کربلا رفتند. دوره ابتدایی را در دبستان بهرام و راهنمایی...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید حسین دمیری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید حسین دمیری »
آفتاب1345/4/1 طلوع کرده و نسیم سحری وزیدن گرفته بود که نغمه زندگی را حاج حسین دمیری در روستای چاه‌سرخ نی‌ریز، میان خانواده‌ای متدین آغاز کرد. دستهای مهربان مادر نوازشگر او گردید و کم‌کم در بین کودکان سری از سرها شد. از کودکی بسیار چالاک و باشهامت بود. در شش سالگی راهی دبستان دهقان شد و دوره ابتدایی را با موفقیت به پایان برد. سپس به دلیل عدم دسترسی به مدرسه راهنمایی، مجبور به ترک تحصیل شد. همدوش پدر...
شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید حسین دمیری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
آفتاب ۱۳۴۵/۴/۱ طلوع کرده و نسیم سحری وزیدن گرفته بود که نغمه زندگی را حاج حسین دمیری در روستای چاه‌سرخ نی‌ریز، میان خانواده‌ای متدین آغاز کرد. دست‌های مهربان مادر نوازشگر او گردید و کم‌کم در بین کودکان سری ازسرها شد. از کودکی بسیار چالاک و باشهامت بود. در شش‌سالگی راهی دبستان دهقان شد و دوره ابتدایی را با موفقیت به پایان برد. سپس به دلیل عدم دسترسی به مدرسه راهنمایی، مجبور به ترک تحصیل شد. همدوش پدر در...
همان... را که برای خودمان نگه داشته ایم بده
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
محل استقرار گردان مدتها در پادگان امام خمینی‌(ره) واقع در جاده اهواز اندیمشک بود. آقایان قاسم ملایی و علیرضا نامور در تدارکات گردان مشغول خدمت بودند. وقتی بچه‌ها برای گرفتن مایحتاجی مانند شلوار‌، شامپو‌، زیر پیراهن و‌... مراجعه می‌کردند‌. آقای نامور می گفت: فعلا" نداریم . بعضی وقتها که مراجعه کننده ، ناراحت می شد، می‌گفت: به کربلائی قاسم مراجعه کن و بگو همان (مثلا" زیر پیراهنی) که برای خودمان نگه داشته‌ایم را بده. این مسأله‌ای شایع در...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید علی اکبر ابراهیم اکبرزاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهید علی اکبر ابراهیم اکبرزاده »
آنانکه در میدان مبارزه با دو بال علم و جهاد به پرواز درآمدند و با خون خود گفته‌هایشان را به منصه ظهور رساندند، آنانکه قیام در مقابل ظالم را عین حیات دانستند، قابل ستایش و تمجیدند. ولی با کدامین زبان می‌شود آنها را ستود؟ و یا کدامین کلمات قادر به تمجید از آنهاست؟ معلم شهید علی اکبر ابراهیم اکبر‌زاده فرزند محمد، در تاریخ 5/6/ 1337 متولد شد و با آمدنش شادی را برای خانواده به همراه آورد. به عشق...